فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

فرشته کوچولو

عکسهای مسافرت 3

1392/1/18 12:11
نویسنده : مامانی
1,728 بازدید
اشتراک گذاری

رسیدیم بوشهر

به نحوه نشستن فرنیا و استفاده از صندلی ماشین توجه فرمایید!!

فرنیا توی ماشین

اینجا هم بندر بوشهر و اب بازی فرنیا

باز هم از انجایی که خیلی مادر نمونه ای هستم فراموش کردم یک دست لباس برای دخترم بیارم و بعد از اینکه فرنیا خیس شد یادم امد باید بابا را بفرستم برای فرنیا لباس بیاره و تا بابا بره و از ماشین لباس بیاره فرنیا از سرما میلرزید و من خودم را توبیخ میکردم چرا بیفکری کردم و لباس نیاوردم

بندر بوشهر

بعد عمو جواد امد دنبالمان وفهمیدیم شب انها هم خانه دوستشان رفته اند و برای دیدنشان رفتیم خانه دوست عمو

فقط ده دقیقه خانه انها بودیم اما بچه یکساله صاحبخانه حسابی فرنیا را چنگ زد و اشک گل دختری را در اورد و با گریه های فرنیا که دیگه همش میگفت بریم از عمو و زن عمو خداحافظی کردیم رفتیم یک رستوران نهار خوردیم  و عازم برگشت به اهواز شدیم

عمو جواد

نقاشی هنرمندانه عمو جواد

هنر عمو جواد

اینقدر دوست داشتم فرنیا توی مسافرت خیلی وقتها با خودش بازی میکرد اینجا توی برگشت از بوشهر رفتیم جایی نماز بخوانیم فرنیا خودش مشغول بازی شد و تمام مدتی که منتظر بودیم نماز بابایی تمام بشه از دور فقط مواظب فرنیا بودم

برگشت از بوشهر

 

و از انجایی که موقع امدن توی دیلم فقط نهار خوردیم و توی گناوه هم فقط فرنیا بازی کرد موقع برگشت سری هم به بازار دیلم زدیم و کنار بندرگاه دیلم رفتیم

بندر دیلم

دیلم

موقع برگشت زنگ زدیم به پسرعموی من که ماهشهر بود گفتیم مسافرتمون عید دیدنی هم داشته باشه شب ساعت 9:30مهمانشون شدیم و بعد از شام ساعت 12شب برگشتیم اهواز

حسابی شرمنده مریم جون و پسرعمو شدیم تا ان ساعت شب بیدار نگهشون داشتیم ان هم گل پسرشون اقا ماهان است

توجه بفرمایید که فرنیا تا ان ساعت شب بیدار بود ولی ارام و قرار نداشت واصلا نمیتونست یک لحظه بشینه

ماهشهر

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان آیلا
21 فروردین 92 13:39
ای بلا چه از دست بابایی داری فرار می کنی
مامان آیلا
21 فروردین 92 13:39
دست عمو درد نکنه با آثار هنریش