بقيه پست بالايي
ادامه پست بالايي خسته كه نشديد
4شنبه عصر شيريني پزون داشتيم من و فرنيا و هليا و اين هم نتيجه كارهامون
بسيار خوشمزه و خوشگل و خيلي هم راحت بود و الان بعد از چند روز هنوز بافت نرمش را از دست نداده يعني باز هم ميدرستيم
قبل از پخت
بعد از پخت
اين هم فنچ هاي فرنيا كه مرتب تخم ميگذارند اما دريغ از يك جوجه فكر كنم آقاي فنچ عقيم است بنظرتون چيكارشون كنيم بچه دار شن؟
بچه ها داشتند بازي ميكردند بعد ديدم صداشون نمياد رفتم ميبينم مثلا دارند من را گول ميزنند كه خوابمان برده من هم گول خوردم ازشون عكس گرفتم بعد كه از اتاق رفتم بيرون كلي ذوق زده بودند كه تونستن منو گول بزنند
5شنبه با فرنيا رفتيم بيرون اين صندلي سبز را خريده و اصرار كه بايد صندلي قرمزه را بديم به هليا! حتي خود هليا هم ميگفت من دارم اما فرنيا ميگفت من بهت هديه دادم نميشه هديه را پس گرفت
بلاخره رضايت داد مال هليا باشه اما خانه خودمان بماند تا هروقت هليا مياد سريك صندلي دعواشون نشه
خوب رسيديم به جمعه صبح يك روز عالي كه صبحانه را برديم بيرون خورديم
عاشقتم دخترم كه ديگه مستقل دوست داري بشيني ببينيد حتي سفره جدا واسه خودش پهن كرده داره لقمه ميگيره خيلي خوشم مياد فرنيا عادت داره صبحانه خوب بخوره
بعدش هم رفتيم پارك اب و اتش خيلي زيباست قبلا رفته بوديم اما بعد از مدتها رفتيم خيلي توسعه اش داده بودند و بسيار زيبا بود بخصوص كه الان بسيار هم سرسبز و زيبا بود
فانوس دريايي
اين هم فرنيا وبابايي ان بالا
داشتن چمنها را اب ميدادند ما هم رفتيم اب بازي
بعد فرنيا از دور اين برجها را ديد و داد ميزد يك خانه پيدا كردم خانواده اي كه ان بالا بودند حرفهاي فرنيا را شنيده بودند وقتي رسيديم بهش ميگفتم بيا خانه مال تو
و فرنيا بالاي خانه
درحال ترك كردن خانه
يادم نيست چرا وقتي امديم پايين فرنيا قهر كرد
اين تابلوي گل خيلي قشنگ بود و قسمت زيباترش ابي بود كه ورقه اي ميامد پايين و فرنيا كيف ميكرد ميتونه بادستش اب را ببره
اين جا ديگه اوج لذت فرنيا بود وقتي اين كالسكه را ديد كالسكه سيندرلا
توي اين پارك نياز نيست عكاس باشي يا دوربين عالي داشته باشي هر عكسي زيبا ميشه
فرنيا عاشق اسكيت كردن است ببينيد با چه حسرتي نگاه ميكنه
عزيزم قول ميدم ببرمت اموزش ببيني فقط صبر كن كمي بزرگتر بشي