فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 5 روز سن داره

فرشته کوچولو

روز 5شنبه 25 مهر

1392/7/27 9:21
نویسنده : مامانی
910 بازدید
اشتراک گذاری

روز 5شنبه مصادف با 35ماهگيت صبح كه بيدار شدم بابا سوپرايزمون كرد و ما را برد يك رستوران واسه صبحانه (همه احتمالا ديگه ميدونن من چقدر عاشق صبحانه بيرون از خانه هستم ان هم از نوع بوفهنیشخند) هر چي ما اصرار كرديم بابايي نميخواد صبحانه را خودمان ببريم پارك بخوريم بابايي قبول نكرد و نتيجه اينكه ساعت 8:30تازه راه افتاديم بريم بيرون و فرنيا كه عادت داره ان ساعت صبحانه بخوره طفلكي دم رستوران ديگه ميگفت دلم درد ميكنه مجبور شدم قبل از پياده شدن يك بيسكويت بدم  دستش ميگفت انجا چايي هم داره؟

صبحانه

اين هم نماي رستوران

نماي رستوران

دختري درحال صبحانه خوردن

اينجا شكم خانم سير شده بود و رفت سراغ شيطنت كه اجازه نده ما چيزي بخوريم

بعد از صبحانه

رستوران مقابل پارك ساعي بود نتيجه چي ميشه ؟ اين كه چند ساعتي فرنيا در پارك خوش گذراند

اول مرغابيها و يك بسته بيسكويت ساقه طلايي كه توسط اين پرندگان زيبا خورده شدهچشمک

در پارك ساعي

مرغابيها

درحال تماشاي كلاغها

در حال تماشاي كلاغها

فرنيا گلي

توي تولد مربي فرنيا ميگفت هر وقت ميخوان بچه ها ساكت بشن بهشون ميگن لپها الوچه و بچه ها لپهاشون را باد ميكنن و باعث ميشه چندثانيه اي حرف نزنن و ساكت باشن اينو داشته باشين

ميخواستم توي پارك عكس بگيريم اما فرنيا نمي ايستاد من هم گفتم فرنيا الوچه بعد فرنيا اينجوري ثابت موند و بابايي عكس گرفت

الوچه

بعد رفتيم سراغ مجسمه هاي توي پارك و هركدام را كه ميشد سوار شد فرنيا ازشون سواري گرفت انهايي را كه نمي شد باهاشون عكس گرفت ميبينيد تو را خدا با اين مجسمه ها خودش ميگفت عكس بگير اما با ما بايد ميگفتيم فرنيا الوچه تا ثابت بايستهابرو

فرنيا و دلفين

فلامينگو

پروانه

لاك پشت

بعد هم اين الاچيقهايي كه فرنيا بهشون ميگه خانه و اجراي نمايش مامان بزي و حبه انگور

در اين نمايش حبه انگور هيچوقت گول اقا گرگه رانميخوره و در را باز نميكنه حتي وقتي خانم بزي برميگرده حبه انگور ميگه اگه مامان هستي خودت كليد داري در را باز كن بيا داخل ابله

خانه

خانه كوچولو

عشق مامان

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آیلا
27 مهر 92 9:33
جای ما رو هم خالی بکنید هر وقت می رید رستوران من هم باید یکبار از این کارها البته تو تهران بکنم من اینجا همچین چیزی ندیدم .
بله مامان خانم همینطوریه ما بچهه ای نسل جدید همینطور هستیم هر جا دلمون خواست عکس می گیرم نخواهیم نمی گیریم
خوش بگذره


بياييد تهران در خدمت باشيم به بهانه شما يكبار ديگه با هم بريم صبحانه
خاله ی آریسا
27 مهر 92 9:53
با صبحانه ی بیرون از خونه موافقم شدیـــــــــــد فرنیا خانوم ما هم هرروز شیرینتر و شیطون تر میشه فرنیا آلوچــــــــــــــه
عباس
13 آبان 92 14:28
همه اینا که میبینی یک هزارم وقتی نیست که بزرگ میشه و


ببخشيد متاسفانه كامنتتون مناسب اين وبلاگ نبود مجبور شدم اينجوري ويرايشش كنم راستي ادرس هم كه نگذاشتيد؟