ادامه عکسها
روز يكشنبه خانه دوست بابايي افطاري دعوت بوديم قبل از رفتن به خانه انها رفتيم خانه بي بي يك سري زديم این بی بی خانه اش کرج است قبلا همسایه مامان بزرگ بوده بعدا امده اینجا و ما گاهی بهشون سر میزنیم تو خیلی توی خانه اش شیطونی کردی و مثل اینکه خیلی گرسنه بودی چون تا رسیدی گفتی نان پنیر و بی بی هم گفت چون شما روزه اید من از فرنیا پذیرایی میکنم
خلاصه که خیلی شیطونی کردی اما حاضر نشدی عکس بگیری این هم نتیجه اصرار ما:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی