جمعه گردي 5/4/91
از اين طنابها ميرفت بالا و من بيچاره داشتم از ترس ميمردم نيافته تازه خانم رفته بالا ميخواد از ميله اخري هم بره بالا و از انور بياد پايين كلي جيغ زده من اوردمش پايين
شب هم رفتيم شهروند بوستان كلي منتظر مونديم تا از اين چرخ دستيها يكي پيدا كنيم تا خانم خانما سوار بشن
اخه بچه اين چه وضع نشستن توي ماشين است؟!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی