واكسن يكسالگي
سلام دختر مامان ديروز رفتيم آتليه گل گل نبودي اما دختر بدي هم نبودي و اخراش كه شد ديگه از شيطون شدنت نمي شد ازت عكس گرفت فقط ميخواستي راه بري و به تزيينات آتليه دست بزني به عروسكها به برگهايي كه ريخته بودند روي زمين و .... بلاخره تونستيم عكس بگيريم و فعلا ماماني 12تا عكس انتخاب كرده تا عكاسي برامون چاپ كنه ولي واقعا انتخاب خيلي سخت بود اما امروز مامان يادش رفت CD را بياره سركار تا عكسها راتوي وبت بگذاره
امروز هم صبح مامان دير امد سركار و خانم طلا را برد واكسن يكسالگيش را زد گل مامان فقط يك كوچولو گريه كرد و خانمي كه واكسن ميزد گفت اين واكسن تب نداره و فقط ممكنه بعد از يك هفته تا 10روز ديگه علائم سرما خوردگي نشان بده كه فقط بهش استامينوفن بديد بخوره
باران حسابي هم مي باريد و مامان مجبور شد واسه اولين بار تنهايي با تو سوار ماشين بشه و تو را ببره مركز بهداشت اما دختر خوبي بودي و مامان را اذيت نكردي