تولد هفت سالگي
دختر قشنگم امسال هم تولدت توي ماه صفر بود و تصميم گرفتيم بعد از پايان ماه صفر تولدت را برگزار كنيم كه تعطيلي دوشنبه يك موقعيت عالي شد و با دعوت چندتا از دوستاي مدرسه ات يك روز شاد داشتيم
اولين مهمانهاي تولد: نگارين و باران
اول از همه چون همه تون فرداش ميخواستيد بريد مدرسه گفتم تولد زود تمام بشه كه بتونيد حسابي استراحت كنيد براي همين تولد را ساعت 2برگزار كرديم واين شد كه اولين برنامه تولد يك نهار كوچولو همراه دوستات بود
بعد هم بيسكويتهاي تولد را خودتون تزيين كرديد و خورديد
حالا نوبت بازي بود كلي بازي كرديد براي اسبها دم گذاشتيد، استپ رقص بازي كرديد، ليوانها را با بادباكنك انداختيد ،
عكسهاي يادگاري دسته جمعي
هديه شما به بچه ها كه با درست كردن جعبه هاي فانتزي تبديلش كردم به يك بازي قشنگ براي همه تون
اين هم كيك تولد و شمع فوت كردن كه شد يك فوت دسته جمعي
باز كردن هديه هايي كه دوستات زحمت كشيدن و برات اوردن
دستشون درد نكنه خيلي عالي بودن
دخترم برات بهترينها را آرزو دارم خدا هميشه و همه جا همراه و نگهدارت باشه
اين هم فرنيا و بابايي كه بخاطر راحتي دو سه تا از مامانها كه اومده بودن و همينطور شما كوچولوها از خانه رفته بود بيرون