اسفند 94
بلاخره امروز وقت كردم بيام و وبلاگ دختري را به روز كنم اين هم روزهاي ماه اخر سال 94
من با يك موسسه آشنا شدم كه برنامه هاي خوبي براي بچه ها داره از طرف اون موسسه اولين جمعه اسنفد ماه ، رفتيم خانه بازي بوستان جوانمردان كه بعد از بازي بچه ها يك ساعت هم برنامه سيرك اجرا شد البته فقط با چندتا سگ و گربه و كمي هم شعبده بازي ولي بچه ها خيلي خوب استقبال كردند
هفته دوم اسفند خيلي برنامه هاي زيادي داشتيم اول رفتيم پارك بيلينو توي بوستان نهج البلاغه، يك روز هم جشن مهد كودك فرنيا بمناسبت نوروز بود و روز درختكاري هم باز از طريق موسسه بوژان در برنامه درختكاري شركت كرديم
فرنيا از شن بازي بيشتر خوشش اومد تا ماشين الات راه سازي
موقع برگشت يك گربه دنبالمون ميامد كه فرنيا كلي خوشش اومده بود اما بعد از عكس گرفتن ديگه دنبالمون نكرد
بعد هم شام كه فرنيا خانم طرفدار غذاي سالم هستند و اصلا لب به ساندويچ و پيتزا بيرون نميزنند
براي جشن مهد گفته بودند بچه ها با يك تم خاص بيان ما از بين تمهايي كه گفته بودند آشپز را انتخاب كرديم كه راحتتر تونستيم جورش كنيم
فرنيا و دوستش ثمره
فرنيا نيكان و ثمره
فرنيا و خاله نوشين مربي پيش دبستاني مهد كودك كه فرنيا عاشقش است و وقتي ميخواستيم بياييم خانه كلي پشت سرش گريه كرد
اين هم برنامه درختكاري كه به بچه ها گلدان و خاك و نهال و بيلچه دادند تا بچه ها يك درختچه براي خودشان داشته باشن
هفته سوم اسفند هم جشن كلاس موسيقي فرنيا بود (پايان دوره ارف) و يك روز هم رفتيم آتليه به مناسبت نوروز كه البته هنوز عكسها آماده نشده
اول اجراي بچه ها: بچه ها منتظر بودند همه پدر و مادرها حضور پيدا كنند
اجرا موسيقي
بعد از اجرا
با خانم رضايي مربي ارف فرنيا
اين هم يك دونه عكس از آتليه كه خودمون گرفتيم تاعكسها را تحويل بگيريم
خوب اين پست خيلي طولاني شد بقيه عكسها در پست بعدي