بهمن ماه 94 قسمت اول
ماه بهمن ماه گشت و گذار بود اول توچال و برف بازي
توي تله كابين بطرف ايستگاه 5
به به برف بازي
طفلك فرنيا دوست نداشت زير برفها بره اما بابابي خوابوندش توي برفها و برف ريخت روش و ازش يك عكس گرفت از قيافه اش معلومه داره يخ ميكنه ودوست نداره
اين ادم برفي را يكي ديگه درست كرده بود اما ما باهاش عكس گرفتيم
بعد از برف بازي اومديم نمازخانه تا فرنيا از دست لباسهاي خيس راحت بشه اما كفش يادمون رفته بود براش بياريم و طفلك پاهاش يخ كرده بود البته ما هم دست كمي از اون نداشتيم اما خوب ما تحملمون بيشتر بود
بعد هم رفتيم براي يك نهار خوشمزه كه بعدش هم از بس توي صف تله كابين برگشت معطل شديم و فرنيا خسته بود كه ديگه اصلا حس عكس گرفتن نبود
يك روز هم رفتيم رستوران اجاق باشي تجربه جالبي بود
سالگرد عموي من بود رفتيم اصفهان و اين هم فرنيا خانم و استفاده از تردميل به روش جديد در خانه خاله جان
سرمزار موقع مراسم من با فرنيا و محدثه
يك روز هم همينطوري رفتيم رستوران هزار يكشب توي ميدان صادقيه واز انجايي كه خيلي زود رفتيم هنوز كسي نبود و فرنيا كلي براي خودش بازي كرد
و تقريبا زماني كه ما ميخواستيم بياييم بيرون تازه گروه موسيقي اماده ميشد