فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

فرشته کوچولو

باز برگشتيم

1393/8/17 14:41
نویسنده : مامانی
829 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان و ببخشيد كه يك مدتي نبوديم و دوستان عزيزمون ممنون كه به فكرمون بوديد و معذرت كه نگرانتون كرديم ما خوبيم و اين تصاوير هم گوياي ان روزهاي ما

اول هديه تولد از طرف مامان بزرگ و دوتا خاله 

وقتي ما اهواز تولد گرفتيم چون هديه ما از تهران خريداري شده بود و بزرگ بود نشد بياد اهواز و وقتي رسيديم تهران ان را دريافت كرديم

هديه تولد 2

هديه تولد

ان نقطه صورتي كه وسط زمين واليبال ايستاده گل دختر منه كه از ان پايين داد ميزد ازم عكس بگير بوس اينجا جلسه سومش است الان ديگه كلي ماهر شده و 12جلسه ترم يك اش تمام شد

يك روز مربي شون گفت مريضه و نميتونه بياد و بجاي خودش يك مربي اقا را گذاشته بود فرنيا اصرار داشت كه اين مربي خودشونه كه فقط موهاش را كوتاه كرده و لباس پسرانه پوشيده و جلسه بعد هم كه مربي خودش برگشت گفت ديدي گفتم مربيم عوض نشده و خودش بود كه لباسش را عوض كرده بودخندونک فقط وقتي دوتا مربي را كنار هم ديد قبول كرد كه انها دونفر هستند خنده

كلاس اسكيت

 

خوب  در مدتي كه ما نبوديم بابا خيلي دلش واسمون تنگ شد و موقع برگشت دوتا هديه به ما داد يك جفت مرغ عشق براي فرنيا و يك گوشي واسه من و اين عكس اولين عكس است كه با گوشي جديد بابايي توي فست فود البيك از فرنيا  گرفت و بعد هم داشت قسمت ويرايش عكس توسط فرنيا امتحان ميشد كه عكسه اين رنگي شددرسخوان

اولين عكس گوشي مامان

اين هم يك روز در بوستان نهج البلاعه رفته بوديم فرنيا كمي اسكيت كنه اما اينقدر سراشيبي بود كه بيخيال شديم و رفتيم بازي با وسايل

بوستان نهج البلاغه

اولين 5شنبه محرم با فرنيا رفتيم بيرون من كار بانكي داشتم فرنيا همش ميگفت بريم پارك و وقتمون را بيخود هدر نديم توي مسير يك گلفروشي ديد گفت مامان واسم گل ميخري گفتم باشه رفتيم توي گلفروشي و خودش گل را انتخاب  كرد و بعد هم به اقاي گل فروش گفت مثل دسته گل عروس بشه كلي هم بچه ام وقتي اقاي گل فروش داشت دسته گل را اماده ميكرد ذوق ميكردو نيشش تا بناگوشش باز بود و واقعا صحنه گرفتن دسته گل از اقاي گلفروش ديدني بود كاش ميشد فيلمبرداري ميكردم اما خوب جلوي اقاي گل فروش رعايت كردم و بعد كه امديم بيرون يك عكس ازش گرفتم همه هم توي مسير و بانك ازم ميپرسيدن اين گل را براي چي خريدين و چند نفر هم از دخترم عكس گرفتن توي بانك به يك خانم كه ميخواست گلش را ببينه گفت ميدم دستت اما خرابش نكني ها

اولين 5شنبه محرم

دخترم با دستكش وگوشي جديد

گل دختر مامان

خوب بقيه عكسها پست بعدي

پسندها (1)

نظرات (5)

سپیده مامان درسا
18 آبان 93 23:30
سلام خانومی دلم حسابی براتون تنگ شده بود ای جونم قربونش بشم من با اون دسته گل عروسش
مامانی
پاسخ
اين دسته گل عروس توي روزهاي اول محرم چه چيزي بود خدايي ها
مامان آیلا
20 آبان 93 8:50
اولا مامانی گوشیتون مبارک این دسته گلش رو ببین عروس کوچولوی خاله به به چه هدیه خوشگلی مبارکت باشه
مامانی
پاسخ
ممنون بله ان دسته گلش كه ديگه اخر قرتي بودنش بود
مریم مامان نیکان
21 آبان 93 13:14
تولدت دوباره مبارک خاله جون عجب کادوی باحالی،مبارکت باشه خاله جون
مامانی
پاسخ
مرسي خاله جون
مامان فتانه
23 آبان 93 22:09
عززیییییزم.کادوهاتون مبارک باشه...چه دسته گل قشنگی گل در کنار گل
مامانی
پاسخ
هزارتا ممنون
فاطمه
24 آبان 93 19:49
مبارک عزیزم.خیلی بهت میاد
مامانی
پاسخ
ممنون خاله جون