فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

فرشته کوچولو

فرنيا در محل كار مامان

1393/3/27 11:08
نویسنده : مامانی
482 بازدید
اشتراک گذاری

ديروز فرنيا با مامان سركار بود و اين هم چندتا عكس به لطف يكي از همكاران اخه گوشي من كيفيت خوبي نداره و همكارم لطف كرد از فرنيا چندتا عكس گرفت

همكاران سربسر فرنيا ميگذاشتند و ازش ميپرسيدند اسمت چيه طفلكي هم جواب مي داد و آنها وانمود ميكردند درست متوجه نشدند و اسامي مختلفي ميگفتند بعد از چندبار جواب دادن فرنيا گفت مامان چرا اينها صداي منو نميشنون؟سوالبدبو

تا گفتيم ميخوايم عكس بگيريم فرنيا خودش را زد بخواب

آن بشقابهايي هم كه توي عكس ميبينيد بخاطر حضور فرنيا خانم بود

فرنيا مثلا خواب

بعد گفتيم اگه واقعا خواب باشي ميخندي ايشون هم خنديدند كه تاييد بشه خواب واقعي استخندونک

خنده نمكي

خانم طلا بيدار شد

و بلاخره بيدار شد و سخت مشغول كار

فرنيا كار ميكنه

1

در حال نقاشي

توي سالن  يك ميز بود براي مراجعين فرنيا هم انجا را براي نقاشي مناسب ديد هركسي هم رد ميشد يك چيزي به فرنيا ميگفت و خوشم ميامد كه فرنيا اصلا اهل خجالت بود و با همه صحبت ميكرد اينجا هم مدتي تنهايي نشسته بود و نقاشي ميكرد من هم توي اتاقم مشغول بودم

2

نقاشي هم يك باغ گل است كه دورش سبزه است و فرنيا دوست داشت با اتوبوس بره به ان باغمتنظر

رفتيم پيش يكي از همكاران روي ميزش بيسكويت ساقه طلايي بود كه فرنيا بسيار دوست داره يك نگاهي كرد ايشون متوجه شد و تمام بيسكويت را به فرنيا تعارف كرد بعد كه از اتاق امديم بيرون براش توضيح دادم درسته ان خانم بهش تعارف كرده و همه بيسكويت را داده اما شما نبايد ميگرفتي و بايد ميگفتي يكي كافيه و اگر بيشتر دوست داري بايد مامان بگي تا يك بسته برات بخرم بعد موقع ظهر رفتيم آشپزخانه غذامون را بگيريم  انها هم بيسكويت تعارف كردند فرنيا يكي برداشت آن آقا گفت بيشتر بردار و فرنيا گفت يكي كافيه عاشقتم دخترم كه خيلي زود ياد گرفتي و عمل كرديمحبتبوس

پسندها (5)

نظرات (10)

مامان فتانه
27 خرداد 93 11:47
افرین به این دختر که زود یاد گرفته....عزیزم چه دختر خوبی بوده سرکارتون
مامانی
پاسخ
بله خدا را شكر خيلي خوب بود خودم هم از اينكه اينقدر زود ياد گرفت و بكار برد تعجب كردم
سپیده مامان درسا
27 خرداد 93 12:40
عزیزم چه بامزه و نازه عاشق اون چهره ی قشنگشم من نقاشی کشیدنش منو کشته
مامانی
پاسخ
اكثر مواقع دراز كشيده نقاشي ميكشه
سهیل
27 خرداد 93 12:42
سلام توی نظرات وب النا که دختر عموی من هم میشه دیدم که شما از خواهرم سما خوشتون اومده منم اومدم تا آدرس وب جدید خواهرمو به شما بدم لطفا اونو لینک کنید ممنونhttp://sama-joon.blogfa.com
آدرینا
28 خرداد 93 17:48
ای جووووون عززززییزم
مامان آیلا
29 خرداد 93 9:19
طرز جدید نقاشی کشیدن آفرین که به این خوبی و خوشگی نقاشی می کشی راستی چرا بچه ها از اتوبوس خوششون می آید
مامانی
پاسخ
ما كه زياد مسيرمون به اتوبوس نميخوره واسه همين فرنيا خيلي دوست داره يكدفعه هم الكي يك مسير را بخاطر فرنيا سوار اتوبوس شدم رفتم وبرگشتم
فاطمه
29 خرداد 93 9:28
آفرین به فرنیا جون که اینقدر دختر حرف گوش کنیه. راستی شما کجا کار می کنید ساعت کاریتون خوبه؟
مامانی
پاسخ
نه خانمي ساعت كاريم اصلا خوب نيست از 8تا 4عصر كارمند هستم و مجبورم بخاطر ترافيك ساعت6.30فرنيا رابگذارم مهد و ساعت5هم ميرسم فرنيا را از مهد بگيرم
مامان شینا
31 خرداد 93 2:46
زهره مامانی فاطمه
2 تیر 93 14:02
باریکلا به دخمل باادب وفهیمچه خوش گذشته به فرنیاجونم
مامانی
پاسخ
خيلي دوست داشت ميگفت باز هم بياييم سركار مامان نريم مهد
مامان بهار
4 تیر 93 15:46
جریان بیسکویتو خیلی دوست داشتم فرشته جون یه سوال بهار اصلا حرف گوش کن نیست به نظرت مقتضیه سنشه یا باید بیشتر بهش سخت بگیرم؟
مامانی
پاسخ
به نظر من مقتضای سنشون است فرنیاهم جدیدا یاد گرفته کمی گوش کنه بیشتر مواقع لجبازی میکنه و گوش نمیده
مامان پریسا
8 تیر 93 12:03
خسته نباشی عزیز دلم. فرشته جون شما هم خسته نباشی
مامانی
پاسخ
ممنون ولي واقعا فكر نميكردم دخترم اينقدر خوب باشه مدت زيادي را نقاشي كشيد و زياد اذيت نكرد برگشت هم كل مسير را خواب بود