فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

فرشته کوچولو

رويدادهاي 21تا 29 فروردين

1393/1/31 10:59
نویسنده : مامانی
1,100 بازدید
اشتراک گذاری

اول از همه تولد حضرت زهرا  و روز مادر را به همه مادرهاي مهربون و زنان كشورم تبريك ميگم بخصوص دوستاي خوبم در مجموعه ني ني وبلاگ

روز زن مبارك باد

اما اينقدر خاطرات سفر طولاني شد كه وقت نكردم بعد از 15را بنويسم و امروز دوباره امدم با يك پست بسيار طولاني

بفرماييد ادامه مطلب

5شبنه 21فروردين پسرعموي من با خانواده امدن خانه ما و بچه ها يك عالمه با هم بازي كردند اما موقع عكس گرفتن باور كنيد از بين 12تا عكس نشد يك عكس كه همه بچه ها درست نشسته باشن پيدا كنم اين بهترينش بودآخ

1

جمعه هم رفتيم خانه عزيز و باز هم خيلي خوش گذشت چون بچه ها حسابي بازي كردند اول حياط خانه عزيز در يك نما و بعدش هم ببينيد عمو و بابايي شاخه هاي خشك را بريدند و مثلا درختها را هرس  كردند

2

مهدي و فاطمه (بچه هاي عموحسن)

3

دخترم داره زحمت ميكشه شاخه هاي بريده را ميبره يك جا جمع ميكنه

4

اين هم علي اقا پسردايي بابايي

5

دخترم داره علف ميچينه

علف چيني

اين علفها را بچه ها جمع كردند دارن ميشورن تا بدن بع بعي ها بخورن بچه هاي بهداشتي كه به فكر بره ها هم هستندنیشخند

6

8

5

بعد هم بازي كنار شاخه هاي خشك جمع شده(اينجا محمد پسرعموجواد به جمع بچه ها اضافه شده)

توده شاخه هاي خشك

7

روز شنبه هم مامان اركان از بچه هاي مهد زنگ زد بريم باغ وحش و ما هم از خدا خواسته قبول كرديم

باغ وحش

2

اين جا هم يك طاووس ديدند

ببينيد اركان چجوري نگاه ميكنه به غيرتش برخورده كه چرا دختره بره بالا من كه پسرم نرم؟سوال

1

نتيجه اين شد كهنیشخند

3

فرنيا چهارتا وسيله سوار شد

شهر بازي

2

اما اركان تا از انجا امديم بيرون فقط سوار اين ماشينهابود

اينجاست كه متوجه تفاوت پسرها و دخترها نیشخند ميشيم

اركان

قسمت خوشمزه

قسمت شكم

و بعد كنار قسمت فيلها استخر توپ بود ولي اگر شما فيلي ديديد بچه هاي ما هم ديدندزبان

1

اولين بار بود كه فرنيا از اين شجاعتها از خودش نشان ميداد و پرش ميزد توي توپها فكر كنم جلوي دوست پسرش ميخواست خودي نشان بدهچشمک

2

و ديگه برگشتيم

وقت برگشت

بقيه عكسها پست بعديبای بای

پسندها (1)

نظرات (10)

مامان آیلا
31 فروردین 93 11:08
به به چه جای با صفایی . فرنیا خیلی شبیه دختر عموش هست مگه نه بچه ها حسابی خسته نباسید
مامانی
پاسخ
به نظر من كه همه دخترعموهاي فرنيا مثل هم هستند
مامان آیلا
31 فروردین 93 11:09
خوب کار می کنه تنوع تو زندگی خیلی خوبه آفرین فرنیا جون
مامانی
پاسخ
ممنون بله بچه ها هم كه عاشق اين تنوع هستند
مامان آیلا
31 فروردین 93 11:09
پس شما هم دخملی با احتیاطی دارید
مامانی
پاسخ
بسيار با احتياط
مامان آیلا
31 فروردین 93 11:10
این پیام مخصوص مامان گل هست روزت مبارک مامان مهربون و گل
مامانی
پاسخ
ممنون دوست خوبم روز شما هم مبارك باشه مامان نمونه
مامان پریسا
2 اردیبهشت 93 17:57
این جا هم روزتون مبارک
مامانی
پاسخ
ممنون
مامان پریسا
2 اردیبهشت 93 18:01
حتما در باغ کلی به بچه ها خوش گذشته. اگر ما بودیم دست اخر همه ی چوب خوشک ها رو اتش میزدیم. وای باغ وحشششششششش پریسا که عاشق اینجور جاهاست. چه جالب پریسا هم مثل فرنیا میشینه رو زمین هر چی میگم پاهات درد میگیره انگار نه انگار مثل این که اینجوری بیشتر دوست دارن
مامانی
پاسخ
واي بايد عكس چوبهايي كه جمع شده بودند را ميگذاشتم انوقت نميگفتي اگه ما بوديم اتششون ميزديم فكر كنم اتيش از سايز يك خانه بالا ميزد پس بياييد تهران با هم بريم باغ وحش اينقدر به ما نزديكه
آدرینا
2 اردیبهشت 93 18:21
مامانی
پاسخ
ممنون كه پيشمون امدي
مریم مامان بهار
4 اردیبهشت 93 0:42
روزت مبارک فرشته جون امیدورام صد وبیست سال دیگه براش مادری کنی... و همیشه همین طور خوش و خرم وشاد
مادر جون آبتین وآروین
5 اردیبهشت 93 12:49
حتما" خیلی خوش گذشته .چرا که نه ! با این همه دوست های خوب ما که متاسفانه باغ وحش جالبی نداریم [گریه خوش باشین. ولی فکر کنم (هرس باشه)
مامانی
پاسخ
ممنون بله خيلي خوش گذشت تعطيلات زمان خوبيه براي دور هم بودنو ممنون از راهنماييتون
زهره(مامان فاطمه)
6 اردیبهشت 93 11:19
ماشااله هزارماشاله شما شاغلی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟باباهمیشه به گردش عزیزم
مامانی
پاسخ
بله شاغلم و اقعا هم وقت كم دارم فقط چون خانه مادر همسرم در يك روستاست و حياط خانه اش شبيه باغه فكر ميكنيد خيلي ميرم تفريح