فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

فرشته کوچولو

برف بازي سه شنبه و چهارشنبه

1392/11/19 10:46
نویسنده : مامانی
1,075 بازدید
اشتراک گذاری

روز سه شنبه 15بهمن سرويس كار بابايي زنگ زد كه بخاطر برف نميتونه بياد بابايي هم گفت دير ميره سركار اما بخاطر برف نتونست بره و خانه ماند نتيجه شد ماندن فرنيا در خانه و برف بازي مدل بابايي

بابايي دوتا تشت پر برف ميكنه و مياره توي خانه و فرنيا را سورپرايز ميكنه

از پف چشمهاي فرنيا معلومه دست و صورت نشسته رفته سراغ برف بازيزبان

برف بازي

برف بازي

برف

بعد صبحانه ميخوره و لباس عوض ميكنه و رسما مشغول بازي ميشهنیشخند

62

و بعد از كلي بازي  عصر كه از سركار برگشتم ديدم دختري از خستگي خوابهماچ

67

عصر دوباره بابايي بساط برف بازي راه انداخت و اينبار هليا هم امد پيشمون و بعد هم برامون تعريف كرد باباش را مجبور كرده ايشون هم روش باباي فرنيا را در پيش بگيره

از دست بابايي، همسايه را هم توي دردسر انداختچشمک

70

ادم برفي مون دوتا دماغ داره در عوض دهن يادمون رفته بود براش بگذاريمخندهخنده

72

76

بعد كه متوجه شديم دهن ادم برفي را توي گردنش نصب كرديمقهقهه

78

روز چهار شنبه بابايي رفت سركار و قرار شد من ديرتر برم اما ماشين بخاطر برف توي پاركينگ زنداني شده بود و هيچ آژانسي هم تاكسي نداشت نتيجه باز هم نرفتن فرنيا به مهد و ماندن با مامان در خانه

و اينبار برف بازي به سبك مامان

اول كه امديم توي حياط يادم رفته بود دوربين بيارم ميگم فرنيا زود بريم دوربين بياريم وبرگرديم ميگه مامان من همينجا ميمونم شما برو نگران نباش مواظب خودم هستمنیشخند

روز چهارشنبه

85

86

87

88

اينجا را خودش براي عكس انتخاب كرده ميگه من ميرم كنار ديوار ازم عكس بگير همراهش ميرم ميگه مامان تو نيا عقب بمان خودم بلدم

بعد كه ليز خورد و من گرفتمش ميگه اشكال نداره من مواظب خودم هستم چيزي نشد برو عقب زبانماچ

بعد هم با گريه اوردمش توي خانه باور كنيد دستهاي من يخ كرده بود اما فرنيا عين خيالش نبود وميخواست بازي كنه حيف كه بابايي دستكشهاي چرميش را با خودش برده بود وگرنه بيشتر بازي ميكردي

89

تا حالا همه لباسهاي فرنيا كوچيك ميشد و اين اولين جورابي است كه پاره شد گفتم بگذارم يادگاري بمونه دختري بدونه ايشون اولين لباسشون را كي پاره كردن چشمک

جورابهاي پاره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

آدرینا
19 بهمن 92 11:06
آدرینا
19 بهمن 92 11:25
عزیزم من لینکتون کردم
مدرسه ی مامان ها
19 بهمن 92 12:18
سلام مامان عزیز پس خانوادگی خلاق هستید دست مامان و بابای فرنیا درد نکنه که به فکر فرنیا جون هستن راستی سفارشتون رو به خانم دکتر کردیم و گفتیم که امروز عصر خدمتشون میرسید
مامانی
پاسخ
ممنون خيلي لطف كرديدخودم هم حتما ميگفتم كه از طرف شما با ايشان اشنا شدم اما درباره خلاقيت بله بابايي بسيار خلاق هستند امااين خلاقيت گاهي به قيمت بهم ريختگي و كثيف كاري و .... خلاصه به ضرر من هستش البته بگم خيلي هم ناراضي نيستم
مامان آیلا
19 بهمن 92 12:58
ای ول دست بابایی با این فکر بکر درد نکنه
مامانی
پاسخ
فكر بكري بود اما .....
مامان آیلا
19 بهمن 92 12:59
به به معلومه خیلی خوش گذشته همیشه خوش باشید . الهی چه خسته خوابش برده
مامانی
پاسخ
اخر هفته خوبي واسه همه مون بود ايشالله همه هميشه خوش و سلامت باشند
مامان آیلا
19 بهمن 92 13:00
خدا پیش بندش رو خیلی باحاله دلم می خواد درسته قورتش بدم
مامان آیلا
19 بهمن 92 13:01
ولی خودمونیم مامانی تو روش بابایی فرنیا تو گرما می مونه ولی عوضش کمی دردسر ساز هست
مامانی
پاسخ
فقط كمي كلي دردسر داره اما بد نيست ولي من خودم برف بازي طبيعي را بيشتر دوست دارم
مامان آیلا
19 بهمن 92 13:02
چه جالب اولین لباس پاره شده
مامانی
پاسخ
خوب اره ديگه مگه نشنيدين هروقت كسي ميخواد بگه تجربه من زياده ميگه من چند دست لباس از شما بيشتر پاره كردم
مدرسه ی مامان ها
19 بهمن 92 14:04
الان خانم دکتر پیامک زدن و گفتند که ظاهرا مامان فرنیا برای امروز وقت نگرفتن در صورتی که تمایل داشتن تایم هفت شب من خالی هست. البته ما بهشون گفتیم که یکماه پیش برای امروز وقت گرفتید اما گفتیم بهتون اطلاع بدیم که اگه خواستید یک پیگیری بکنید قبل از رفتن. موفق باشید
مامانی
پاسخ
خيلي لطف كرديد خبر داديد
مدرسه ی مامان ها
19 بهمن 92 14:26
خواهش میشه مامان عزیز خوشحالیم که قبل از رفتن کامنت ما رو دیدید
مامانی
پاسخ
متاسفانه مشكل حل نشد و نوبت افتاد به يك ماه ديگه ولي خيلي لطف كرديد اطلاع داديد
نسيم-مامان آرتين
19 بهمن 92 16:31
واااااااااااااااااااااي چه باباي خوبي
مامانی
پاسخ
ممنون
مدرسه ی مامان ها
19 بهمن 92 18:54
سلام مامان عزیز یه خبر خوووووب خانم دکتر الان خبر دادن و گفتند که: سلام لطفا به مامان فرنیا بگین برای دو هفته دیگه تماس بگیرن وقت بگیرن. من دو هفته دیگه میام. موفق باشید
مامانی
پاسخ
ممنون خیلی لطف دارید به من انشالله فردا حتما زنگ میزنم ببینم میتونم اینبار نوبت بگیرم یا نه امیدوارم قسمت بشه برم ببینمشون
مامان پریسا
19 بهمن 92 23:51
واییییی چه برفه سفید و خوشکلی...تا صفحه باز شد اول فکر کردم اینا کف هستن
مامانی
پاسخ
واي فكر كن با همين برفها كلي خانه و لباسهاي فرنيا خيس شده واي اگه كف بودن چي ميشد
مامان پریسا
19 بهمن 92 23:52
راستی سلام خوبید عزیزم؟ دارم واسه این هفته برنامه ریزی میکنم
مامانی
پاسخ
ممنون خيلي خوشحال ميشم دور هم جمع بشيم دلم واستون خيلي تنگ شده من تا جمعه هستم ساعت9شب بليط برگشت دارم
مامان پریسا
20 بهمن 92 0:13
چه برفیاز همین جا سردم شداماادم برفی ها خیلی خوشکل شدن
مادر جون آبتین وآروین
20 بهمن 92 0:58
خوش به حال فربیا با این مامان بابای مهربوبش
مامانی
پاسخ
ممنون مامان بزرگ مهربون
الناز مامان طاها
20 بهمن 92 19:28
عجب ابتكار جالبي
مامانی
پاسخ
ابتكارات بابايي است ديگه
مامان ارغوان
21 بهمن 92 10:15
وای خوس به حالت فرنیا
مامان فتانه
24 بهمن 92 15:46
عزیزم پس حسابی بهش خوش گذشته
مامانی
پاسخ
بللللللللللللله حسابي
مامان پریسا
25 بهمن 92 23:24
سلام فرشته جون خوبی عزیزم. رسیدن به خیر. ایشالله اهواز به شما خوش گذشته باشه. فرشته جان من پستم رو نوشتم. عکس های خوبی که گرفتیم همین ها هستن که در پستم گذاشتم ... اگر اینجوری دوست دارید برشون دارید و اگر دوست دارید براتون ایمیل میکنم.
مامانی
پاسخ
ممنون من هم سعي ميكنم امروز پست بگذارم و از عكسهاتون استفاده كنم فقط حيف كاش فرنيا را مياوردم استخر توپ
✿مامان علی خوشتیپ✿
26 بهمن 92 9:36
خوش به حالتون.من که تا حالا برف ندیدم آفرین به بابایی خلاق فرنیا جون
مامانی
پاسخ
اين كه كاري نداره موقع زمستان تا يك تعطيلي پيدا كرديد بياييد پيش ما ميبريمتون جاهايي كه حسابي برف جمع شده شما هم دل همه جور كاري را داريد ميريد از بالاي كوه با برف مياييد پاييناگر هم دوست داريد ريزش برف را ببينيد كه گوشتان به هواشناسي باشه تا هواشناسي گفت ميخواد فردا برف بياد يك هفته بعدش تشريف بياريد
خاله ی آریسا
26 بهمن 92 10:01
وااااای چه خلاقیتی برف تو خونه عالیییییییییییه فرنیا کوچولو هم حسابی بازی کرده ها هم بیرون هم خونه
مامانی
پاسخ
بابايي از اين خلاقيتها كم نداره انشالله مدلهاي ديگه اش هم يكي يكي اينجا ميگذارم
مامان نگار
26 بهمن 92 10:40
فرینا خانم همیشه به شادی و بازی باسی ایشالله
مامانی
پاسخ
ممنونم
مریم مامان بهار
27 بهمن 92 0:56
هزار ماشاللههههه به این همه صبرت خانم من اگه بودم سکته میکردم از دیدن تشت برف تو خونهههههههه اون جورابه اخرش بود
مامانی
پاسخ
باباييه و ايده هاي نو البته فكر نكنيد به فكر فرنيا بوده ها بيشتر خودش سرماييه
عاشق باران (خاله ی آبنبات)
9 اسفند 92 23:41
عجب ایده ی جالبی خوش به حال فرنیا امسال کلی برف بازی کرده...
مامانی
پاسخ
ممنون كه پيشمون امديد خيلي دلمون براتون تنگ شده بود بله امسال با اينكه برف كم بود اما با ايده هاي بابايي خيلي برف بازي كرديم