عكسهاي پنج شبنه اين هفته
اين پنج شبنه رفتيم نمايش دريا پري و اينبار هليا (دختر همسايه را هم با خودمان برديم به فرنيا كه حسابي خوش گذشت و چون چندبار رفته بود فرهنگسراي فردوس مثل يك راهنما براي هليابود به هليا ميگفتيم نرو بيرون تا باباي فرنيا ماشين را بياره و توي هواي بيرون سردتون نشه و فرنيا ميگفت بريم بيرون بازي كنيم فروشگاه اسباب بازي هم داره و.... به نظر شما هليا به حرف كي گوش ميداد؟
اين هم چندتا عكس از نمايش
فرنيا از صداي زياد اصلا خوشش نمياد قبل از شروع نمايش موسيقي كودكانه گذاشته بودند تفاوت فرنيا و هليا در برخورد با موسيقي
اين اقاي صياد نمايش بود و نميدونم چرا چشماش اينجوريه
اين هم سرگرمي جديد فرنيا در خانه با روسريهاي مامان واسه خودش لباس طراحي ميكنه واسه رقص
خوب خانمي كه ميرقصه بايد موهاش هم شنيون كنه ديگه مگه نه؟
بعد خواست ني ني بشه اين شيشه ها را هم جديدا پيدا كرده و دوباره هوس نوزادي به سرش زده
و اينجا از من ميخواد من هم ني ني بشم
اين هم يك مدل خوابيدن بعد از كلي بازي و شيطنت