عاشوراي 92
روز عاشورا مثل هرسال رفتيم خانه عزيز
روز تاسوعا بابا با فرنيا رفتن زنجير بخرن اما نبود فقط اين طبل را خريدند
پسر عموي فرنيا عليرضا
فرنيا سردش شده بود اما كلاه با خودم نبرده بودم نتيجه اينكه يك شنل داشت تبديل شد به كلاه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی