فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

فرشته کوچولو

محاوره پدر و دختر

1392/7/29 9:46
نویسنده : مامانی
582 بازدید
اشتراک گذاری

شب قبل از خواب توي اتاق ما پيش بابا بودي يكدفعه يكي از عكسهاي من و بابايي را ديدي

فرنيا: بابايي عكس مامان و بابايي بيا ببين

بابايي: اين عكس جونياي ماست الان پير شديم

فرنيا : الان پير شديد

بابايي: بله

فرنيا: نه نميخوام پير بشيد اصلا نبايد پير بشيد

از بابايي اصرار و از فرنيا انكار بلاخره بابايي كوتاه امد و گفت باشه ما پير نيستيم جونيم

فرنيا: اما يكي پير شديد

بابايي: نه پير نيستيم

و اينبار قضيه برعكس بود فرنيا اصرار ميكرد يكدونه پير شديد و بابايي كه ميگفت نه ما پير نشديم و باز هم بابايي كوتاه امد

فرنيا بدو بدو امده عكس را به من نشان ميده ماماني بيا عكس تو و بابا كه جوون بوديد الان يكدونه پير شديد ميگم فرنيا مامان الان قشنگتره يا توي عكس و فرنيابا خنده ميگه هم الان هم توي عكس خوشگليد

عزيز دلم فدات بشم كه خيلي خوب گذشت زمان را درك كردي و فهميدي عكس مال چند سال پيشه و ما الان نسبت به ان عكس يكدونه پير شديم و در هر حالتي منو قشنگ ميبيني و دوست داري

چند وقتيه كه تا بابايي ميخواد باهات بازي كنه زود ميگي دخترا با دخترا پسرا با پسرا منو مامان دختريم با هم بازي ميكنيم تو پسري با تو بازي نميكنيم نتيجه اينكه بابا گاهي با تو ميره پارك كه بابايي پسر بتونه با دخترش بازي كنه نیشخند تازه منو هم با  خودتون نميبريد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان پارسا
29 مهر 92 10:13
عزیز دلم چقدر شیرینه


مرسي خاله جون
نسم مامان آرتین
29 مهر 92 11:27
جون دلم شیرین زبون دخترا با دخترا پسرا با پسرا
پس مامانی زود باش یه پسر بیار واسه بابایی

باباي فرنيا هم همينو ميگه اما زهي خيال باطل
خاله ی آریسا
29 مهر 92 13:32
وقتی این شیرین زبونی های فرنیارو مینویسید دلم میخواد اینجا بودو حسابیییییییی بووووسش میکردم.
مامانی اسپند براش دود کن


مرسي خاله جون نوبت اريسا هم ميرسه كه با شيرين زبونياش دلتون اب كنه
الناز مامان طاها
29 مهر 92 16:04
عزيز دلم چقدر شيرين زبونه،خدا واستون حفظش كنه


ممنون
مامان پریسا
29 مهر 92 23:24
سلام فرشته جون خوبید؟

میبینی چطور واسه باباها دلبری میکنن.


توي اين كار استادن
مامان پریسا
29 مهر 92 23:25
حالا راستشو بگو فقط یکی پیر شدی؟


مامان پریسا
29 مهر 92 23:25
راستی از تولد فرینا جون چه خبر.؟
مامان آرینا مو فرفری
2 آبان 92 3:03
عیدغدیرخم مبارک
امیدوارم همیشه در کنار هم خوش و خرم و شاد باشید.


ممنون عيد شما هم مبارك باشه
مامان فتانه
3 آبان 92 11:06
ههههههههههه خاله فدای شیرین زبونیاش


خدا نكنه خاله جون
مامان پریسا
4 آبان 92 15:37
نه فرشته جون سرما کجا بود. هنوز بعضی از خونه ها کولر هم روشن میکنن. ما در مهد هم کولر روشن میکنیم.واسه همینه که سرما خوردگی خیلی زیاد شده.


امروز فرنیا با سویشرت سردش شده بود پتو پیچیده بود به خودش
مامان امیرحسین
5 آبان 92 13:54
اخه ... چقدر جالب بود.عجب دختری.
مریم مامان نیکان
6 آبان 92 16:27
سلااام،خوب هستین؟ فرنیا جون با این شیرین زبونیاش دل ما رو میبره چی برسه به مامان و بابا شاد باشین
صـبــا خاله ی آیـــســـا
12 آبان 92 19:29
قربون شیرین زبونیت


خدا نكنه خاله جون