باز هم فرنيا

عزيز دلم سلام

يك مدته نيامدم برات بنويسم اخه ميخواستم پستم با عكس باشه اما امروز ديدم ديگه خيلي داره دير ميشه گفتم بيام كمي ازت تعريف كنم تا بعد كه بتونم عكسهات را بيارم سركار

خيلي شيطون شدي و حسابي هم شيرين زبان ديگه همه چيز ميگي و ما خيلي خيلي بايد مراقب حرف زدنمان باشيم اخه جنابعالي ضبط صوت تشريف داريد

اول از دوهفته قبل برات بگم كه كمي سرما خوردي و بعد از سه روز كه بهت دارو دادم متاسفانه اسهال شدي و خانم دكتر گفت به دارو حساسيت داري دارو را كه قطع كرديم روز 5شبنه جمعه هفته قبل خوب شدي اما دوباره از 5شبنه(دو روز پيش) باز ابريزش بيني ات شروع شد خيلي نگرانم  نكنه بدنت حساس شده و پشت سر هم سرما ميخوري

با توجه به اينكه كمي مريض بودي اشتهات كم شده بود اما 2شنبه كه بابا بردت پارك برگشتنه حسابي گرسنه شده بودي و خودت درخواست غذا كردي و غذا هم از نظر شما يعني پلو

روز چهارشبنه هم رفتيم نمايش عروسكي كدو قلقله زن واقعا قشنگ بود و حسابي كيف كردي من هم كه مامانت بودم خوشم امد شما بچه ها كه ديگه

اين مدت حسابي كمك مامان ميكني چون تا از سركار برميگردم اول بايد برم سراغ شام شما هم كه همش ميگي بيا با من بازي كن ديدي من نميام نتيجه اينكه گفتي مامان من بيام كمكت كنم و حسابي كمك ميكني واقعا بعدا عكسهاش را برات ميگذارم كه چقدر كمك مامان ظرف ميشوري جوري خوب تميز ميكني كه ظرف شستنت را قبول دارم يا ميري روي كابينتها ميشيني و ظرف ميشوري يا روي چهار پايه ميايستي توي غذا درست كردن هم كه ديگه نگو ان روز ميگي مامان تخم مرغهامون تركيد از بس كوكو درست نكرديو نتيجه اين شد كه يك كوكو سيب زميني 5شبنه با هم درست كرديم كه همه كارهاي قبل از پختش را خودت انجام دادي از رنده كردن سيب زميني تا اضافه كردن نمك و زردچوبه و شكستن تخم مرغها و نهايتا هم زدن سرخ كردن هم رفتي روي چهارپايه ايستادي تا ببيني من چكار ميكنم و بعدش هم خوردي اينقدر جالب بود به بابا هم دادي و گفتي خودت درست كردي

نقاشي كردن را دوست داري و داري پيشرفت ميكني اما از همه بيشتر توي قيچي كردن مهارت پيدا كردي كامل دور نقاشيها را قيچي ميكني و مواظبي كه نقاشي را قيجي نكني يك كتاب برات خريدم رنگ كن و قيجي كن خيلي خوبه و دوستش داري يك عكس گربه است و لباسهاي گربه .

گربه را قيچي ميكني بعد لباسهاش و بعد لباسها را روي بدن گربه ميچسباني اين كار را خيلي دوست داري لباسها دو سمت دارند يك سمت رنگ شده و يك سمت بدون رنگ

ديروز هم دوست بابايي شام خانه ما بودند دوتا پسر دارند پسر كوچيكشان كلاس چهارم ابتدايي است خيلي با هم بازي كرديد قبل از شام رفتيد درياچه اكباتان من موندم خانه تا كارها را انجام بدم خانم دوست بابايي ميگفت تمام مدت داشتي حرف ميزدي وقتي ازت پرسيده خانه را بيشتر دوست داري يا مهد را گفتي خانه بعد پرسيده چرا؟ گفتي اخه توي خانه وسايل زيادي دارم اما مهد اسباب بازيهاش كمه