يك روز قشنگ با بابابزرگ و مامان بزرگ
اين اولين عكسي است كه با مامان بزرگ و بابابزرگ گرفته خيلي غصه ميخوردم كه از اين عكسهاي فرنيا و مامان بزرگ و بابابزرگ تاحالا توي وب فرنيا نگذاشتم اما اين پارك رفتن كمك كرد اين خواسته من براورده بشه
روز جمعه عمو جلال و زنمو و دختر عموي من با بچه هاش امدن خانه ما ديدن بابابزرگ دختر عموي من 3تا بچه داره دوتا دختر خانم خوب به اسم زينب خانم و ريحانه خانم و يك گل پسر به اسم عباس جون كه چند ماهي از فرنيا كوچيكتره توي اين عكس زينب خانم نيست
فرنيا و عباس خيلي با هم بازي ميكردند و موقع رفتن عباس دلش نميخواست بره و براي رفتن بهانه ميگرفت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی