فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

فرشته کوچولو

عكسهاي هفته هاي پيش كه جا مانده بود

1392/2/28 10:33
نویسنده : مامانی
1,007 بازدید
اشتراک گذاری

اولين استفاده از وسايل ارايشي (با توجه به اينكه ماماني از اين لوازم اصلا نداره) ولي فرنيا از مهد ياد ميگيره و وقتي يكي امد خانه ما و فرنيا ازش كش رفت و بعد رنگ اميزي تمام دور دهن بجاي لب نشان من ميده ببين خوشگل شدم

چه ذوقي هم كرده فكر كرده شاهكار هنري خلق كرده

قيافه را!!!

يك 5شنبه كه مامان مريض بود و جمعه براي كمي هواخوري رفتيم برج ميلاد كه فرنيا عاشقش است

انجا چندتا مرغابي و اردك بود من كه از بيحالي يك جا نشسته بود اما بابايي و خانم خانما دنبال انها ميدويدند

برج ميلاد

يك اقايي لطف كرد و يكي از مرغابيها را گرفت و فرنيا كلي ذوق كرد

فرنيا و مرغابي

از هر چيزي واسه خودش بازي درست ميكرد

شيطنتهاي فرنيا

اينجا من هم يك عكس گرفتم از بيحالي يك جا نشسته بودم كه فرنيا امد بغلم و بابايي از ما عكس گرفت

فرنيا و ماماني بيحال

مدتي هست فرنيا هوس ني ني شدن كرده و دوباره ياد شيشه شير افتاده البته داره اب پرتقال ميخوره

ني ني فرنيا

وقتي ابله مرغان گرفته بود دكتر گفت هر روز ببريدش حمام اما شامپو و ليف در كار نباشه و اين يعني اب بازي مطلق

فرنيا در حمام

فرنيا در حمام

خاله كوچيكه از نمايشگاه كتاب يك كلاه واسه فرنيا اورد و ان شد بهانه يك بازي شاه بازي اختراع بابا هر كسي شاه ميشد دستور ميداد و بقيه بايد به حرفش گوش ميدادند هر كاري از شكلك دراوردن تا جمع كردن وسايل بازي و خوردن يك خوراكي و ....

فرنيا شاه ميشود

بعد از تمام شدن دوره ابله مرغان رفته بوديم دكتر كه گواهي سلامت و برگشت به مهد بگيريم توي راه برگشت رفتيم يك مركز خريد و يك كوله پشتي خريديم فرنيا ميگفت كيف مدرسه ام است وسايلش را هم جمع كرده بود بره مدرسه با سه چرخه اش

فرنيا با كيف جديدش

 

فرنيا سوار سه چرخه

اين هم بلندترين برج ساخته شده توسط مهندس فرنيا

فرنيا برج ساز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

خاله ی آریسا
28 اردیبهشت 92 12:49
ای جونمممممم چه عکسای نازی داری دست مامانی درد نکنه عاشق عکسای تو حموم شدم خیلی خوردنی شدی خوشگل خانومی
مامان فتانه
28 اردیبهشت 92 15:56
نقاشی روی صورتش خیلی قشنگ شده...افرین به این گل دخملی....افرین که اصلا نمیترسه
مامان فتانه
28 اردیبهشت 92 15:57
بععععععلههههه پس حسابی خوش به حال دخملی شده و همش اب بازی دیگه؟
مامان آیلا
29 اردیبهشت 92 9:35
من هم نمی دونم این کوچولوها چرا علاقه به وسایل آرایش دارند ان شاله همیشه همگی سلامت باشین خودمونیم از این نوع حموم من هم خوشم میآید چه دخملی با جراتی دختر ما که خیلی با احتیاط به حیوونا نزدیک می شه فقط نزدیک
مامان آیلا
29 اردیبهشت 92 9:42
گاهی به دوران کوچولویی برگشتن هم کیفی داره


براي دختري ما كه خيلي كيف داره اخه هر روز ديگه مثل ني ني ها ميشه و حرف نميزنه ميگه ني نيها نميتونن حرف بزنن
مامان علی خوشتیپ
29 اردیبهشت 92 10:25
آخی شما لوازم نداری دخترت اینجوری میکنه،دختر من چی میشه پس
آخی آبله مرغون گرفتی خاله...ولی خوبه که تو این سن گرفتی...ایشاالله همیشه سلامتی باشه براتون
ببوسین گل دختر نازنینو


دخترا اين چيزها را خيلي دوست دارن غريزيه
مامان ریحانه جون
29 اردیبهشت 92 12:56
سلام شما اولین نفر از دوستای ریحانه بودین که تولدشو تبریک گفتین ممنونم عکسای ریحانه جون رو گذاشتم دوست داشتین سر بزنید
مامان امیر مهدی
29 اردیبهشت 92 16:47
سلام فرشته جون خوبی گلم.خیلی وقت بود که به دیدنتون نیومده بودم.خوشحالم که گل دخترمو میبینم.عکسهاش عالی بودچه نترسه اون مرغابی رو گرفتهگلم برو خصوصی


من سعي ميكنم با نترسيدن خودم كه خيلي هم سخته بتونم فرنيا را بدون ترس از چيزي بزرگ كنم كه خدا را شكر فعلا موفق بودم تا ببينيم بزرگتر بشه چي بشه؟
مامان بهار
30 اردیبهشت 92 0:45
چقدر با حوصله کارهای جدید دخملی رو ثبت میکنی فرنیا جون باید به مامانش افتخار کنه
بابای سایه
30 اردیبهشت 92 22:09
باریکلا فرنیا شکر که آبله به سلامت تموم شد
مامان پانیسا
31 اردیبهشت 92 9:54
سلام عزیزم.من کپن رو از راما اسپا گرفتم. شماره تماسش 88655032 و39 .


سلام ممنون
مامان پریسا
1 خرداد 92 14:50
خدا رو شکر که فرنیا جون خوب شده خیلی براش ناراحت بودم. خدا رو شکر که جاشون هم رو صورتش نمونده برجش هم که از برج میلاد بالا زده