عکسهای مسافرت 7(اخرین پست مسافرت)
و اخرین شهر همدان بود که توی مسیر کرمانشاه به همدان از بیستون و معبد اناهیتا دیدن کردیم و شب ساعت 9:30رسیدیم همدان
اولین چیزی که توی بیستون میبینی این سنگتراش هرکول است که فرنیا واقعا عاشقش شده بود اینقدر ازش پرسید و تازه توی ماشین هم کلی عکسش را توی دوربین نگاه میکرد تو را خدا سلیقه دختر ما را می بینید؟!
وقتی رسیدیم کنگاور فرنیا نمیدونم چرا خسته و بیحال بود و ترجیح دادم توی ماشین با فرنیا بمونیم و بازی کنیم و بابایی رفت معبد اناهیتا را تنهایی دید
همانطوری که گفتم ساعت 9:30 شب رسیدیم همدان و اولین چیزی که فرنیا برای بازی پیدا کرد
حتی شب هم میگفت اینجا تخت من است
فردا صبحش رفتیم باغ عمارت نظری که فقط یک مشکل کوچولو داشتیم بابایی میگفت هوا سرده و فرنیا اصلا موافق نبود
تمرین لی لی برای اولین بار
بلاخره اخرین عکس رستوران بیرون شهر همدان و در واقع اخرین عکس توی دوربین بعد از این عکس بابایی تا تهران فقط گاز میداد
ببخشید خسته شدید ولی دیگه تمام شد