فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

فرشته کوچولو

ديشب

1390/4/1 7:38
نویسنده : مامانی
490 بازدید
اشتراک گذاری

عسل مامان سلام

عزيزم امروز صبح وقتي مي خواستيم بريم مهد بيدار شدي و بابايي بغلت كرد اما تو به من نگاه ميكردي و گريه ميكردي بعد كه بردمت مهد  وقتي مربي بغلت كرد گريه كردي عزيز مامان اينجوري كه مامان غصه ميخوره و همش سركار نگران تو ميشه

ديروز وقتي از سركار برگشتم يك تكه موز و نصف يك سيب كوچولو را برات رنده كردم خوردي بعد هم شير مامان - براي شام سوپ خوردي و باز شير مامان اما شب موقع  خواب نميدونم گرسنه بودي يا چون ميخواستي مامان پيشت باشه شيرخوردن را بهانه ميكردي تا ساعت  2 شب همش تو بغل مامان شير مي خوردي ساعت 2تا 4:30 هم خوابيدي و تا 5:30 باز به مامان چسبيده بودي اصلا هم حاضر نيستي شير خشك بخوري صبح هم ساعت 6:30 كه ميخواستيم بريم مهد بيدار شدي يعني اينقدر گرسنه اي؟؟!!!

ديروز برديمت دكتر آزمايشاتي را كه قبلا انجام داده بوديم نشان بديم دكتر گفت كم خوني خفيف داري خواست دوباره آزمايش بديم تا مطمئن بشه جواب درست بوده تا بعد بهت دارو بده خيلي سخت است تو را ببريم ازت خون بگيرن مامان گريه اش ميگيره وقتي ميبينه تو دردت مياد و گريه ميكني

يك كار جديد هم انجام ميدي وقتي ميگذاريمت روي مبل يواش عقب عقب ميايي و اروم پاهات را به زمين ميرسوني و مي ايستي و كلي ذوق ميكني كه تونستي خودت از مبل بيايي پايين

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)