فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

فرشته کوچولو

عکسهای خانم طلا مامان

1391/5/17 11:57
نویسنده : مامانی
1,456 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل مامان

اول از همه بگم بابایی بهتر شده و امروز رفت سرکار و دیشب هم با اینکه هنوز حالش کاملا خوب نشده بود اما واسه اینکه دلش واست تنگ شده بود باهات بازی کرد و ازت عکس گرفت که شما هم مثل اینکه اینو فهمیده بودی و خیلی شیرین کار ی میکردی اول از همه اینکه با تلفنت زنگ میزدی و میگفتی الو ببشید ببیستان؟ الو ببشید مریضه از این حرف زدنت فیلم هم گرفتیم ولی مامانی بلد نیست چجوری فیلم توی وبت بگذاره

اما این هم از عکسها دیشب

اول كلي با كارتها و پازلهات بازي كردي بعد هم همه را همانجوري ول كردي و رفتي روي زمين خوابيدي اخه اينجا جاي خوابيدن است؟!!!

روي زمين جاي خوابيدن است؟!

اين اولين عكس كه بابايي ازت گرفت

خيلي خوردني هستي عزيزم

فرنيا ماست خور

اينجا هم داشتي به دايناسورت نونو ميدادي(شما به مي مي ميگي نونو از كجا اين كلمه را اختراع كردي نميدونم)

نونو بخور دايناجونم

مامان هميشه ميشينه روي مبل و خانم طلا را شير ميده حالا شما هم امدي روي مبل نشستي مواظب باش نيفتي مامان كوچولو (ولي راست ميگن بچه ايينه تمام نماي پدر و مادرشون هستند)

نونو بخور

توي ادامه مطلب هم دوستاي فرنيا را ببينيد

هفته گذشته دوتا از همكارهاي بابايي را واسه افطار دعوت كرده بوديم يكي از انها يك گل دختر و  يك گل پسر داشت يكي ديگه شون يك خانم طلا

فرنيا و مهموناش

تو را خدا ميبينيد وسط مهماني چه خانه اي براي ما درست كرده اين دختر ما باور كنيد همش كار خودش بود بچه ها با وسائلي كه فرنيا مياورد ميريخت وسط اتاق بازي ميكردند

اين زهرا خانمه

اين زهرا خانم است اما از فاطمه عكسي كه رو به دوربين باشه نداشتم اين هم از هنرهاي باباي فرنيا است كه اينجوري عكس ميگيره

اين هم عكس داداش  فاطمه است كه بيشتر كنار باباش بود خوب حق هم داشت هم پسر ديگه اي بين بچه ها نبود هم اسباب بازي پسرونه نداشتيم

داداش فاطمه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان امیر مهدی
17 مرداد 91 16:36
عزیزم برو خصوصی
خاله ی نـــــــورا!
18 مرداد 91 15:39
خداروشکر که حــآل بآبآیی بهتر شده ... خیلی عکسآی بآمزه ای شده ... ومشخصه که دختری حسآبی بـــآزی کرده و خوش گذشته بهش
مامان آیلا
19 مرداد 91 10:12
ای جانم چه رو زمین راحت لالا فرموده . برا من خیلی جالبه آیلال هم دقیقا همین رفتار رو با عروسکاش داره مخصوصا که پسر عموشو که می بینه می می می خوره
مامان مهرزاد جان
4 شهریور 91 10:24
الهی کهزنده باشه معلوم میشه دختر خیلی باهوشیه خدا براتون نگهش داره یک سری هم به وب مهرزاد جان بزنید براش یادگاری بنویسید خوشحال می شیم