امدم با يك عالمه عكس
سلام اول عكسهاي ان روز كه امدي سركار مامان و بعدش هم رفتيم پارك را برات ميگذارم اما چون عكسهاي پارك زياد است توي دو قسمت ميگذارمشون
شروع شد
ليوانهاي شركت را تمام كردي از بس از دستگاه ابسرد كن ليوان برداشتي و بعد به گلدانها اب دادي و راهي سطل اشغالشون كردي
از محل كار مامان كه امديم بيرون رفتيم پارك دوستاي مامان را ببينيم و بابايي امد دنبالت و توي مدتي كه مامان با دوستاش بود شما هم با بابايي بودي
بعد بابا بردت باغ وحشي كه توي پارك بود
دختر مامان با كيفي كه وسايلش را با خودش اورده بود و بابايي چون ميخواست از فرنيا عكس بگيره كيف را داده بود خود دختر طلا بگيره شايد هم بابايي تنبليش شده بود!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی