فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

فرشته کوچولو

كمي تعريف

1391/2/11 9:19
نویسنده : مامانی
649 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل مامان

بعد از يك عالمه عكس يك كوچولو هم ازت تعريف كنم

اول از همه اينكه 4تا دندان نيش با هم ديگه سروكله شان توي دهن قشنگت پيدا شده روي لثه ات 4تا نقطه سفيد خودنمايي ميكنه

وبعد...

هنر جديد شما حرف زدن است خيلي چيزها ميگي كه خيليهاش هم مامان نميفمه چه معني ميده اما بلاخره با هر زحمتي هست منظورت را به مامان ميفهموني اما بامزه ترين كلمه مامانو است كه به مامان بزرگ ميگي بابابزرگ را جوري ميگي كه هركسي ميفهمه چي ميگي اما مامان بزرگ را خودت تبديل كردي به مامانو

جمعه كه رفته بوديم خانه عزيز دختر عمه بردت توي حياط و گفت اين درخت البالو است اين گيلاس و اين هم گردو است و خانم خانماي مامان بترتيب اسم درختها را اينجوري ميگفت ابالو، ايلاس و يدو

روز شنبه هم نميدونم زردالو را از كجا اوردي كه مدام ميگفتي زردالو و اينقدر واضح ميگي كه  نميشه شك كرد داريم اشتباه ميشنويم

خاله كوچيكه واست استيكر فرستاده كلي وقت گذاشتي تا مامان بفهمه داري ميگي چسب يعني استيكرها را بچسبونيم به ديوار اخه قبلا با هم ديگه استيكر قطار را به ديوار چسبانده بوديم

ديگه اينقدر قشنگ كلمات را ميگي و اينقدر كلمات زياد شده كه اينجا نميتونم همه را بنويسم

از ديروز هم با مامان بزرگ توي خانه ماندي و مهد نرفتي اخه مامان بزرگ حوصله اش سر ميره ماندي كه تنها نباشه و باهاش حرف ميزني 

ديروز رفته بوديم دكتر اينقدر توي مطب شلوغ ميكردي كه بابابزرگ ميگفت اين ديگه شيطون شده ها خيلي شلوغ ميكنه و مامان خوشحال از  سروصدا كردنت كه نشانه بزرگ شدنت است

يادم رفته بود برات تعريف كنم وقتي 4شنبه (روز شهادت حضرت فاطمه) رفته بوديم قم توي حرم گرسنه شده بودي و مامان ميخواست بهت غذا بده كه از خادمهاي حرم امدند و گفتند يك جاي ديگه بشينيم و تا بخواهيم كمي جايمان را تغيير بدهيم شما پشت سرهم ميگفتي دنت دنت .... و يك لحظه هم صبر نداشتي بعد از خوردن يك دسر دنت و لقمه هاي نان و پنير باز هم گرسنه بودي و ميگفتي ام، مامان هم مجبور شد با بابايي تماس بگيره از حرم بريم بيرون و واسه خانم گل يك چيزي بخريم كه هنوز ام دلش ميخواستزبان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان آيلا
12 اردیبهشت 91 9:24
قربون او حرف زدنش بلبل زبون شدی بلا
مامان آرینا موفرفری
12 اردیبهشت 91 12:58
عزیزم دندون نازو تازه مبارک. فدای شیرین زبونیات گلم.
fatemehh
13 اردیبهشت 91 8:41
سلام گلم خاله چند وقت بود ندیده بودمت خیلی دلم واست تنگیده بود الهی سالم و شاد باشی


مرسي خاله جان
مامان گیلاس
23 اردیبهشت 91 14:59
ای دوست به حنجر شهیدان صلوات / بر قامت بی سر شهیدان صلوات از دامن زن مرد به معراج رود / بر دامن مادر شهیدان صلوات . . . میلاد دختر نبوت ، همسر ولایت ، مادر امامت ، برشما مبارک باد . . .
سارا(مامان سوگل)
24 اردیبهشت 91 7:42
روزت مبارک مامان مهربون
مامان آرینا موفرفری
24 اردیبهشت 91 16:18
"مادر” واژه ایست سرشار از امید و عشق واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید. روزت مبارک مادر . . .
مامان آرینا موفرفری
24 اردیبهشت 91 16:21
سلام دوست گلم .ارینا که خیلی از گوزن بادی خوشش میاد و هر بچه ائی که میاد خونمون دوست داره. راستی عزیزم ما به خاطر کار همسری خوزستان هستیم البته ارینا خوزستان بدنیا اومد ولی خودم اهل شاهین شهر اصفهان هستم بابائی هم اهل شیراز.الانم توی غربت. از اینکه به ما لطف داری ممنونم.بالاخره حس ادما بهم دروغ نمی گه ماهم شما رو خیلی دوست داریم.