41ماهگي مبارك
عزيز دلم گل زيباي زندگي امروز 41ماه از بودنت كنار ما ميگذره 41ماه كه از لحظه لحظه اش (با وجود تمامدلواپسيهاي مادرانه) لذت بردم عزيزم ميدوني اين روزها با حرفهاي قشنگت كه نشان از بزرگ شدنت داره چقدر ذوق ميكنم حتي شايد بيشتر از روزي كه اولين بار كلمه مامان را از زبانت شنيدم وقتي چيزي ازت ميپرسم و ميگي منظورتون .... است وقتي صبحها كه از خواب بيدار ميشي و من اين سوالهاي تكراري را ميپرسم گل مامان كيه؟ قشنگ مامان كيه؟ عسل مامان كيه؟ و بعد از چندبار كه جواب ميدي من، خسته ميشي و ميگي من فرنيا مامان هستم ديگه چرا اينقدر مي پرسي عزيزم بزرگي و بالندگي تو نهايت خواسته و آرزوي ماست گلم امروز خيلي سرم شلوغه حتي وقت نكردم نظرات دوستان را تاييد كن...