فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

فرشته کوچولو

دورهمی بچه های مدرسه با مربی پیش دبستانی تيرماه 96

یک روز دخترم گفت دلش برای مربی پیش دبستانی تنگ شده و من هم با تماس با مادرهای دیگه و مربی عزیز یک قرار برای بچه ها و مربی شون گذاشتم                                                   ...
27 تير 1396

مسافرت به ماسال و انزلی

یک سفر عالی به شمال       عصر روز عید فطر تصمیم گرفتیم بریم ماسال تا منجیل خیلی عالی بود اما از منجیل تا رودبار حدود ۴ساعت طول کشید و بالاخره ساعت ۲ شب خودمون را رساندیم رشت و صبح زود از رشت راهی ماسال شدیم فقط صبحانه را در رشت خوردیم فرنیا اینجا دوست نداشت با بابایی عکس بگیره     اما با مامان         بالاخره رسیدیم ماسال و یک ویلای خوشگل         و دخترم هرجایی میرفتیم سریع سراغ بچه ها میرفت و باهاشون دوست میشد                ...
27 تير 1396

رمضان ۹۶

یک روز مهمان بابا شدیم و افطار رفتیم رستوران بي نام   ۹۶                         اینقدر محیط اونجا قشنگ و سرسبز بود که فرنیا میگفت مثل روستا می مونه یک کاسکو هم بود که فرنیا کلی باهاش حرف زد و ذوق زدا از تکرار حرفهایش بوسیله کاسکو بود         فرنیا پشت پنجره آلاچیق         و کلی آب بازی زیر قطرات آب که برای خنک کردن فضای باغ استفاده میشد   یک شام خوشمزه       ...
23 خرداد 1396

یک روز خوب با دوستان در سرزمین عجایب

  ۵خرداد یعنی یک روز قبل ماه رمضان با چندتا از روستای مدرسه فرنیا رفتیم سرزمین عجایب خیلی خوش گذشت و شماها حسابی با هم بازی کردید                                       و در آخر هم بعد از کلی بازی یک نهار خوشمزه با دوستان       ...
23 خرداد 1396

جشن لگو در مدرسه17 ارديبهشت 96

سلام بدون هيچ توضيح اضافه ميريم سراغ عكسهاي جشن لگو و جشن عشايري (براي آموزش زندگي عشايري)   جشن لگو كه براي آشنايي مادرها با نحوه تدريس مبحث لگو در مدرسه بود معلم يك داستان تعريف ميكرد و در پايان از بچه ها ميخواست به كمك دختركوچولوي توي داستان برن اين مبحث در مورد آلودگي هوا و راهكار بچه ها براي كمك به رفع آلودگي هوا فرنيا يك دستگاه مثلا درست كرده كه به آقاي رفتگر كمك ميكنه كه آشغالها را جمع كنه و بازيافت بشن و نهايتا از آشغالها چيزهاي بدرد بخور ساخته بشه و شهر هم تميز بشه دستگاه بازيافت و دختر آقاي رفتگر دخترم داره توضيح ميده دستگاه بازيافت چطور كار ميكنه اين هم آقاي رفتگر است با جاروي توي دستش الب...
18 ارديبهشت 1396

اولين پست سال 96

سلام دختر عزيزم بسلامتي سال جديد هم اومد و من هم برگشتم سركار امسال تا 9 اهواز بوديم و پنج شنبه 10 هم در برگشت يك شب اصفهان خانه خاله مونديم و صبح به طرف تهران راه افتاديم و نهايتا ساعت 7.30عصر روز 11 فروردين به خانه رسيديم و باز هم مثل قبل هنوز عكسهاي دوربين را خالي نكردم و عكسهايي كه توي گوشي دارم را ميگذارم اولين عكس مربوط به روز رفتن به اهواز است يعني جمعه 27 اسفند ماه يك روز رفتيم آبادان خرمشهر   يك روز هم شوشتر خانه دايي      اهواز گردي با بابايي و سينا         5فروردين عروسي پسر خاله من بود و فرنيا خانم كلي كيف كر...
16 فروردين 1396

اسفند 95

سلام دختر گلم مدتهاست چيزي ننوشتم خدا را شكر خيلي اتفاقهاي خوب توي زندگيمون افتاده و با خوشحالي شادي داريم امسال را به پايان ميرسونيم اما الان اومدم كه با عكسهايي كه توي گوشي موبايلم دارم اين مطلب را بگذارم شايد وقت نشه عكسهاي ماههاي قبل را توي وبلاگت بگذارم اما دوست دارم در آخرين روزهاي آخرين ماه سال 95 حداقل آخرين عكسها را برات بگذارم 18اسفند جشن مدرسه شما بود و يكي از بهترين پيشنهادهاي مدرسه لباسهاي محلي شما كوچولوها بود  به همه خيلي خوش گذشت و همه چيز عالي بود       بعد از جشن با چندتا از بچه ها رفتيم كيدز كلاب كوروش   و بعد هم يك نهار با دوستان &n...
21 اسفند 1395

كويرگردي آذر95

يك كويرگردي عالي با گروه بوژان رفتيم جاي همه دوستان خالي كوير زيد آباد نزديك كاشان ساعت 7.30 از تهران راه افتاديم و وسط راه براي يك استراحت كوچولو ايستاديم توي اتوبوس بچه ها خانه چادري درست كردن يك كوچولو فرنيا خون دماغ شد و البته زود هم خوب شد اما بچه ام ديگه از خير خانه بازي گذشت ساعت تقريبا 12 رسيديم به شهر نوش آباد و رفتيم سراغ نهار و تا بزرگترها نماز بخوانن بچه ها كمي در محيط رستوران بازي كردند فرنيا به بچه ها ياد ميداد كه از پله چهارم بالاتر خطرناكه و از اون بالاتر نبايد بپرن پايين اما خودش چون مهارت داره ميتونه از پله پنجم هم بپره پايين   خوب بعد از نهار شتر سو...
21 آذر 1395