تير ماه 95
سلام به دختر گلم و همه دوستاني كه ما را ميخوانند من هرچي ميخوام به روز باشم نميشه هرچي بزرگتر ميشي من هم مشغولتر ميشم و كمتر ميتونم بيام و برات يادگاريهاي كودكي ات را بگذارم ديگه الان ميدوني كه برات جايي خاطراتت را مينويسم و گاهي ميايي و ميگي مامان كه برام خاطره مينويسي اين چيزها را هم بنويس و بعد حرفهاي شيريني ميزني كه متاسفانه در گذر روزها فراموشم ميشه كه اينجا برات بنويسم ولي سعي ميكنم از اين به بعد تا چيزي ميگي توي يك برگه بنويسم تا يادم نره و حرفهاي خودت هم توي وبلاگت ثبت بشه اما ماه تير قشنگترين اتفاق اين ماه افطاري بود كه با كمك موسسه بوژان مهمان شما كوچولوها بوديم همه كارهاي افطار را شما كوچولوها انجام داديد و عجب افطاري خور...