مسافرت 2 و دراصل ديدار يك دوست عزيز
اين پست مربوط به مسافرت است اما ..... مخصوص دوست خوبم مامان ايلاست بله ما تبريز به ديدار يك دوست وبلاگي رفتيم ايلا خانم http://princess_ayla.niniweblog.com/ از خود تهران كه راه افتاديم به فرنيا گفته بودم كه ميريم يك دوست خوب را ببينيم و فرنيا تمام طول سفر عجله داشت بريم ببينيمش و ديديد كه توي مسير تا يك جا ايستاديم رفت و واسه ايلا گل چيده بود خيلي خوش گذشت و از لحظه اي كه ديدمشون يك حس صميميت داشتم انگار خيلي وقته از نزديك دوست بوديم و اصلا حس ديدار اول و نداشتم هم خود ايلا خانم كه اولش يك كم خجالتي بود و هم بابا و مامان گل ايلا خانم كه كلي بهشون زحمت داديم وقتي به فرنيا پيشنهاد رقص شد سريع درخواست رقص كرد و ايلايي با سخاو...